آسمانه ایران کهن The Heaven of Ancient Iran

پژوهشهای ایران باستان و زبانهای کهن On the ancient Persians civilization and old Iranian languages

آسمانه ایران کهن The Heaven of Ancient Iran

پژوهشهای ایران باستان و زبانهای کهن On the ancient Persians civilization and old Iranian languages

دشت مرغاب و ملک سلیمان

 گشتاری در پاسارگاد  

بخش دوم: دشت مرغاب و ملک سلیمان

سسسسس

روزگاری دیرین بودکه نام دشت مرغاب با نام «مادر سلیمان» در پیوند بوده و ساختمان سنگی چهارگوش را آرامگاه «مادر سلیمان» می پنداشتند. در آن روزگار می پنداشتند که سلیمان نبی همان جمشید شاه اسطوره ای این سرزمین است و در زمانی دور او بر قالیچه ای (تخت) می نشست و دیوها درفرمانش بودند.

«هرگاه حضرت سلیمان بر بر بساط می نشست و در اطراف و اکناف عالم می نمود، هنگام نماز به هرجایی می رسید دیوهایی که در فرمان او بودند از سنگهای بزرگ که حمل و نقل آن به دست بشر امکان پذیر نبود. فوراً مسجدی یا تختی برای او می ساختند تا آن حضرت در آن مسجد نماز گزارد. بنابراین این گونه ساختمانها به نام تخت سلیمان نامیده شد»

چنین بود که نامهایی چون «تخت سلیمان» بر جاهایی که بازمانده هایی از سنگهای بزرگ تراشیده در آنها دیده می شدند، نهاده شده بود. در نوشتار پیشین گفتم که به باور من (ا. پریان) اینکه ساختمان سنگی دشت مرغاب را آرامگاه مادر سلیمان پنداشتند، می توانست با روان بودن دو رود «پلوار» و «مرغاب» و بودن چشمه های آب درپیوند بوده و همچون دیگر جاهای این سرزمین، ریشه باور به چنین پندارهایی باور ایرانیان کهن به ایزد بانو «اردویسور آناهیتا» باشد. نام «بلاغی» دارای ریشه ای ترکی و از ریشه «بولاک» به معنی چشمه بوده و به دلیل بودن چشمه سارهای زیبا که به رود پلوار می ریزند به تنگه جنوب دشت مرغاب داده شده است.

ادامه مطلب ...

دشتی آرام و خاموش

 گشتاری در پاسارگاد

بخش نخست: دشتی آرام و خاموش 

سسسس

از پارسه پایتخت نامدار هخامنشیان راهی بسوی شمال کشیده شده بود که سرزمین پارس را به ماد، آذربایجان، ری، پرثو، سغد، خوارزم، باختر و دیگر سرزمین های ایرانی می پیوست. این راه کهن از میان کوههای زاگرس گذشته، دره ها و تنگه ها را درنوردیده و ایرانیان کهن در برخی جاها دیواره تنگه ها را برای باز کردن آن تراشیده یا بر روی رودخانه ها و دره ها پل ساخته بودند.

سده ها بود که این جاده باستانی آرام و خاموش و به دور از هیاهو و درگیری ها افتاده بود، تنها آمد و شد مردمان نجیب روستاها و ایلات با دامها و اسباب و خانواده خود و اندکی نیز آمدو شدهای مسافران دیگر در آن به چشم می خورد، اما تاریخ به ما می گوید که زمانی سرنوشت سازترین رویدادهای این سرزمین در اینجا روی داده مردمان ایرانی زبان از شمال و از این راه بسوی جنوب آمدند و بنیان یکی از نیرومندترین فرمانروایی های تاریخ را در آن پی افکندند..............

برای دریافت متن کامل این جستار می توانید با آدرس s.amiriparian@gmail.com مکاتبه فرمایید. سپاسگذارم

ادامه مطلب ...

نسخه ایلامی سنگنبشته بیستون- بخش دوم

با درود بر دوستانم 

پیش از آغاز این نوشتار ، اکنون که سالروز آغاز جنگ تحمیلی و یورش ناجوانمردانه اهریمنان بعثی به این سرزمین، به سرکردگی صدام جنایتکار است، بایسته می دانم که یاد و نام مردان و زنان این سرزمین، رزمندگان دلاور، ارتشیان، سپاهیان و جوانانی که برای پاسداری از خاک این کشور، آرمان و آیین آن از مرزهای آذربایجان همیشه ایرانی تا سرزمین سیستان، از خراسان بزرگ تا کرانه های دریای پارس، از کرانه های دریای مازندران تا دریای کرمان، از جای جای ای سرزمین کهن پاخاسته از جان خویش گذشته و بسیاری از آنان شهید و جانباز و آزاده شدند، گرامی بدارم.  

اما در این بخش برآنم تا گامی دیگر را برای آوردن بخش هایی دیگر از نسخه ایلامی سنگنبشته کوه بیستون را برای شما بیاورم (ا. پریان). در اینجا پوزش می خواهم از اینکه بندهای این سنگنبشته را نامرتب آورده یا خواهم آورد. چرا که من اکنون در گامهای آغازین یادگیری زبان ایلامیان کهن بوده و از ساده ترین نوشته ها و بندهای سنگنبشته بیستون آغاز کرده ام. همچنین آنچنانکه در نوشتار پیشینم نیز گفتم این احتمال هست که اشتباه هایی در آوانگاری و برگردان واژه های ایلامی داشته باشم.  برای این، از دوستان و دوستاران پوزش خواسته و در درست کردن اشتباه ها تلاش خواهم نمود.

در اینجا بخش هایی دیگر از نوشته های ساده سنگنبشته بیستون را می آورم. 

با سپاس فراوان (ا. پریان)   

 


ادامه مطلب ...